پیشرانه- شرایط اقتصادی کشور بهگونهای است که حتی زمزمه افزایش قیمتها نیز میتواند بازار را تلاطم همراه کند؛ اما به توجه به وضعیت تولید و اثراتی که بر آینده بازار خواهد گذاشت به نظر میرسد که آزادسازی قیمت خودرو ضروری است؟ بر اساس آخرین آمار میزان تولید خودرو با افت همراه بوده است. زیان انباشته […]
پیشرانه- شرایط اقتصادی کشور بهگونهای است که حتی زمزمه افزایش قیمتها نیز میتواند بازار را تلاطم همراه کند؛ اما به توجه به وضعیت تولید و اثراتی که بر آینده بازار خواهد گذاشت به نظر میرسد که آزادسازی قیمت خودرو ضروری است؟
بر اساس آخرین آمار میزان تولید خودرو با افت همراه بوده است. زیان انباشته دو خودروساز بزرگ کشور افزایش یافته است.
به عبارت بهتر، با توجه میزان سرمایهگذاریهای صورت گرفته در صنعت خودروسازی، انرژی و زمانی که صرف میشود، تولید نهتنها سودآور نیست بلکه باعث ضرر و زیان هم میشود.
این اتفاق خلاف قواعد و چارچوبهای صنعت و اقتصادی است. چراکه اساس یک فعالیت اقتصادی بر سودآوری بنا شده است. این سودآوری و افزایش سهم بازار است که باعث جلب سرمایهها و رقابت بیشتر در صنعت و یا هر فعالیت اقتصادی دیگر خواهد شد.
ضمن اینکه افزایش رقابت، ورود سرمایهها و بازیگران جدید علاوه بر گستردهتر کردن سهم بازار تولیدکنندگان و فعالان، توزیع و تیراژ را نیز بیشتر میکند. این بیشتر شدنها و بیم از اشباع، خلاقیت، نوآوری و خلق روشهای جدید برای حفظ بازار و وفادار سازی مشتریان را در پی دارد.
اینها نشانههایی کوچک از یک اقتصاد باز و رقابتی است. اقتصادی که در آن دولت کمترین دخالتها را دارد و در مقابل بهعنوان یک ناظر و داور فعالیت تمام بازیگران را زیر نظر دارد تا هیچیک از آنها زیر میز بازی نزد. به همین علت ساختارها و چارچوبها مشخص است. فعالان میدانند که در چه فضا و چه شرایطی قرار دارند. میدانند که در چه جایگاه هستند و بر اساس برنامهها و اهداف شرکت باید چگونه رفتار کنند. در این فضا میدانند که برای افزایش سهم، ضریب نفوذ و جلوگیری از افت جایگاه باید با چه برنامهای حرکت کنند؛ چه کالایی و با چه کیفیتی تولید کنند.
به زبان ساده، برای حفظ، بقا و سودآوری بهطور کل در خدمت مشتریان و مصرفکنندگان هستند. خودروسازان هم در این نوع سیستمها با استفاده از همین مکانیزم به تولید و ادامه حیات مشغول هستند.
اما متأسفانه در ایران خلاف تمام عرفها و چارچوبها عمل میشود. کسی در امر قیمتگذاری، نحوه تولید، چگونگی تولید دخالت میکند که کوچترین سهمی در آن ندارد. نه ریالی سرمایهگذاری کرده است و نه ریالی از جیب خود پرداخت میکند. تنها از این صنعت استفاده ابزاری میکند.
به همین دلیل بدون توجه به اینکه زیان انباشته و ضرر تولید چگونه و ازچه محلی تأمین و جبران میشود، همچنان به قیمتگذاری دستوری اصرار دارد. روشی که تا به امروز ۲۰۰ همت زیان به خودروسازان تحمیل کرده است؛ اما شرایط بهگونهای است که این مسئله چندان باعث ناراحتی مردم نشده است. چون در ظاهر این تصمیم به نفع آنها است.
این در حالی است که قیمتگذاری دستوری تنها برای سیستم رانتی و دلالی سودآور بوده و این میزان زیان بهطور پنهان از جیب مردم پرداخت شده است. همین رانتها باعث وضعیت امروز بازار خودرو شده است. بازاری که در آن مصرفکننده واقعی توان خریداری ندارد.
به بیان ساده پشت این حمایتهای ظاهری، چیزی جزء زیان و دورتر شدن مردم از خودرودار شدن وجود ندارد.
اما با آزادسازی قیمتها، شرکتهای تولیدکننده بر اساس وضعیت بازار، رصد رقبا و محصولات مشابه حرکت میکنند.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که برخلاف آنچه سیستم قیمتگذاری میگوید و معتقد است قیمتهای اصلی همان قیمتهای بازار است. بازاری که با تصمیمها و راهکارهای اقتصاد دولتی به این روز درآمده است.
بااینحال شاید از منظر بسیاری از مردم آزادسازی قیمتها منجر به لجامگسیختهتر شدن میشود؛ اما با این اتفاق و کاهش فاصله قیمت کارخانه و بازار انگیزههای رانتی همراه با دلالان از بازار خارج میشود.
نتیجه اینکه عرضه و تقاضا با حضور خریدار واقعی به نقطه تعادل رسیده و در ادامه کاهش قیمتها آغاز خواهد شد. شاید در ظاهر این اتفاق با توجه به حال حاضر بازار چندان امکانپذیر نباشد؛ اما این راهکار پیشتر آزموده شده و موفق هم بوده است. اینکه چرا متولیان زیر بار آن نمیروند موضوعی است که کسی نمیداند یا بهتر بگوییم همه میدانند.
نظر شما چیست؟