اسب تروآ صنعت خودرو را اشتباه نگیرید
«پیشرانه» گزارش می‌دهد

اسب تروآ صنعت خودرو را اشتباه نگیرید

یکشنبه - 6 مهر 1399

پیشرانه- هومر در ایلیاد و اودیسه داستانی نقل می‌کند که اکثراً آن را شنیده یا خوانده‌ایم. نبردی فرسایشی بین یونانیان و ساکنین تروآ که ده سال به طول انجامید و نهایتاً یونانیان با حقه‌ای هوشمندانه و ساخت اسب چوبی بزرگ توانستند از سد دروازه تروا عبور کنند و شب‌هنگام بر ساکنین ساده‌لوحی که اسب را هدیه خدایان دانسته بودند حمله‌ور شوند و سال‌ها مقاومت را به‌راحتی در هم بشکنند.

پیشرانه- هومر در ایلیاد و اودیسه داستانی نقل می‌کند که اکثراً آن را شنیده یا خوانده‌ایم. نبردی فرسایشی بین یونانیان و ساکنین تروآ که ده سال به طول انجامید و نهایتاً یونانیان با حقه‌ای هوشمندانه و ساخت اسب چوبی بزرگ توانستند از سد دروازه تروا عبور کنند و شب‌هنگام بر ساکنین ساده‌لوحی که اسب را هدیه خدایان دانسته بودند حمله‌ور شوند و سال‌ها مقاومت را به‌راحتی در هم بشکنند.

به گزارش وب‌سایت خبری «پیشرانه» چندی پیش، در یک گروه تخصصی خودرویی، عزیز فرهیخته و دانشمندی مجوز واردات خودرو را به اسب تروآ تشبیه کرده و معتقد بود گشایش درهای بازار، سبب نابودی صنعت خودرو داخل می‌شود.

هرچند استفاده از تمثیل افسانه تروا برای آسیب‌پذیری صنعت خودرو ایران به‌درستی صورت گرفته بود، اما همان‌طور که بسیاری پیام هومر را داستان تروا بعد از گذشت چند هزارساله درست درک نکرده‌اند، دوست ما هم علت ناتوانی در رقابت صنعت خودرو را اشتباه تشخیص داده است. حقه اسب تروآ یک‌راه حل هوشمندانه متداول در رقابت‌های سیاسی و اقتصادی است.

وقتی قدرت نبرد و برتری نباشد یا بازار در پشت دیوار و با حمایت‌های بی‌حدوحصر دولتی و سخاوتمندی به عده‌ای محدود هدیه داده‌شده باشد، بازرگانان، صنعتگران و سیاستمداران هوشمند رقیب، تلاش می‌کنند با استفاده از وسوسه و فریب، از سدها بگذرند و به درون ساختار و بازار نفوذ کنند.

تشخیص این به‌ظاهر هدیه، هوشمندی خاصی نیاز دارد تا گرفتار وسوسه نشویم؛ اما آنچه مغفول مانده است، نقش پررنگ فساد و توهم تروایی ها از قدرتی است که با اندک وسوسه‌ای از داخل نابود شود.

اگر ساکنین تروا به‌درستی خود را تقویت کرده بودند و در پشت دیوار و باروی بلند تروا پنهان نمی‌ماندند، اگر نبرد در زمین خود را تمرین کرده بودند، در مواجه با سربازان یونانی داخل اسب تروآ شکست مفتضحانه نمی‌خوردند.

درواقع مقاومت ده‌ساله ساکنین تروا نه از قدرت و تعقل بلکه از بلندی دیوار بود. عیناً این وضعیت در صنعت خودرو ایران قابل‌مشاهده است.

قهرمانان پرمدعا صنعت خودرو در وزارت صمت، خودروسازان و قطعه سازان، تنها در پس دیوار بلند ممنوعیت واردات و تولید رقبا و حفظ انحصار می‌توانند به حیات خود امیدوار باشند و اگر تولید واردات حتی با تعرفه‌های نسبتاً بالا برای رقبا در درازمدت آزاد بماند، شرکت‌های دولتی ناکارآمد وزارت صمت حامی آن، توان مقابله و رقابت خود را ازدست‌داده و مفتضحانه شکست خواهند خورد.

به همین دلیل وزیر کهن‌سال صمت در دولت یازدهم سیاسانه، به‌تدریج تولیدکنندگان واردکنندگان بخش خصوصی را محدود و نهایتاً حذف کرد و با هوشمندی خاصی، شرایطی را ایجاد کرد که خلف وعده شرکت‌های فعال باقیمانده گریزناپذیر شود تا قوه قضائیه ناگزیر از برخورد به دلیل حجم شکایات مشتریان شود.

برای حفظ همین انحصار است که هر شرکتی که تلاش کند در داخل سری بلند کند با کوهی از مشکلات و موانع تصنعی مواجه می‌شود که خود هیچ نقشی در ایجاد آن‌ها ندارد و تنها توسط بدنه اجرایی کشور به‌صورت تصنعی برای توقف فعالیت وی ایجاد می‌شود تا با چند هزار تعهد معوق مواجه شود و نهایتاً عاقبتی بهتر از زندان و محکومیت کیفری در انتظارش نباشد، درحالی‌که حجم تعهدات معوق در ایران‌خودرو سایپا نزدیک به یک‌میلیون دستگاه است، ولی مصونیت آهنین مدیران آن، امکان برخورد قضایی را سلب می‌کند.

آنچه صنعت خودرو کشور را نابود کرده است، بی‌توجهی به جان‌فشانی سالیانه بیش از بیست هزار نفر و خسارت جانی چند صد هزار نفر از مشتریانی است که در جاده‌ها قربانی کیفیت و ایمنی نازل محصولات داخلی می‌شوند.

صنعت خودرو نه توسط واردکننده و نه رقبای تولیدکننده داخلی و نه خودروسازان خارجی که توسط مدیران بی‌کفایتی که با احداث سایت‌های غیراقتصادی در داخل و خارج، سخاوتمندانه خزانه‌های مالی شرکت‌ها را حراج کردند نابود شده است.

صنعت خودرو نه از دمپینگ شرکت‌های چینی که از بی‌توجهی به تنگ‌نظری و به کار نگرفتن استعدادها و نخبگان داخلی، محدود ماندن انتصابات در حلقه دوستان محفلی و اولویت روابط نسبی و سببی و آقازادگی و دامادی بر ضوابط آسیب‌دیده است.

صنعت خودرو نه‌تنها نتوانسته است ارزش‌افزوده‌ای برای اقتصاد ملی ایجاد کند که پرداخت سالیانه صدها میلیارد دلار یارانه انرژی به اقتصاد ملی تحمیل کرده است.

آری، به‌راستی هیچ بازرگان و صنعت گری در دنیا در استفاده از حقه اسب چوبی لحظه‌ای درنگ نخواهد کرد اما آنچه ما و صنعت و اقتصادمان را نابود می‌کند، حقه رقبا نیست که بی‌کفایتی، ناکارآمدی، ریا و دروغ حلقه مدیرانی است با احداث یک دژ اطراف بازار خودرو ایران و بستن درهای آن و به گروگان گرفتن جان و مال مشتریان ایرانی و حذف اندک روزنه رقابت فعالان خصوصی این حوزه که دهه‌ها از این صنعت ارتزاق کرده‌اند.

اولین نفر امتیاز دهید

نظر شما چیست؟