پیشرانه – بحران آلودگی هوا و مصرف بیرویه سوخت، سیاستگذاران را در برابر یک انتخاب سخت اما ضروری قرار داده است: اعمال محدودیت بر خودروهای درونسوز و اجرای فوری برنامه اسقاط. تحلیلی تازه نشان میدهد که تأخیر در این حوزه، خسارتهای زیستمحیطی و اقتصادی را بهطور تصاعدی افزایش میدهد.
به گزارش پیشرانه- با تشدید بحران آلودگی هوا در کلانشهرها، رشد مصرف سوختهای فسیلی و افزایش هزینههای سلامت عمومی، ضرورت بازنگری جدی در سیاستهای حملونقل و مدیریت ناوگان خودرویی کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. آمارهای رسمی نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد آلودگی هوای شهرهای بزرگ ناشی از منابع متحرک، بهویژه خودروهای درونسوز فرسوده است؛ خودروهایی که نهتنها استانداردهای آلایندگی را رعایت نمیکنند، بلکه مصرف سوخت بالای آنها باعث افزایش وابستگی به بنزین و گازوئیل میشود. در چنین شرایطی، اعمال محدودیت برای وسایل نقلیه درونسوز و تسریع در اسقاط خودروهای فرسوده، یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت فوری اقتصادی، زیستمحیطی و حتی امنیتی است.
خودروهای فرسوده اگرچه از نظر مالک هزینه اولیهای ندارند، اما در سطح ملی هزینههای سنگینی تحمیل میکنند. مصرف سوخت آنها گاه دو تا سه برابر خودروهای استاندارد است و این به معنای هدررفت میلیاردها تومان یارانه انرژی است. از سوی دیگر، انتشار آلایندههایی مانند ذرات معلق و اکسیدهای نیتروژن مستقیماً سلامت عمومی را تهدید میکند و بر اساس برآوردهای متخصصان، سالانه هزاران مرگ زودرس و دهها هزار ابتلا به بیماریهای تنفسی و قلبی ناشی از همین آلودگی هواست. بهعلاوه، فرسودگی خودروها موجب افزایش تصادفات، کاهش بهرهوری نیروی کار و افزایش هزینههای درمانی میشود.
کشورهای مختلف دنیا طی یک دهه اخیر سیاستهای سختگیرانهای برای کاهش تردد خودروهای درونسوز اجرا کردهاند، از ممنوعیت تردد خودروهای دیزلی در محدودههای شهری تا برنامهریزی برای حذف کامل خودروهای بنزینی تا سالهای ۲۰۳۵ یا ۲۰۴۰. هدف مشترک همه این سیاستها، انتقال تدریجی به حملونقل پاک است. در ایران نیز با توجه به سن بالای ناوگان حملونقل عمومی و خصوصی و محدودیتهای موجود در کنترل کیفیت سوخت، اعمال چنین محدودیتهایی ضروریتر از بسیاری از کشورهاست.
اگر اعمال محدودیت به تأخیر بیفتد، هزینهها چند برابر میشود: آلودگی بیشتر، مصرف سوخت بالاتر، فرسایش انرژی و افزایش هزینههای درمان. این روند در نهایت فشار سنگینی بر بودجه کشور و توان اقتصادی خانوارها وارد میکند.
برنامه اسقاط خودروهای فرسوده سالهاست با چالشهایی مانند کمبود منابع مالی، نبود سازوکارهای تشویقی مؤثر و ضعف هماهنگی نهادی روبهرو است. راهحلها مشخصاند: ایجاد مکانیزمهای تشویقی برای مالکان خودروهای فرسوده، پیوند زدن شمارهگذاری خودروهای جدید به اسقاط، مشارکت بخش خصوصی، و استفاده از ابزارهای مالی نوآورانه مانند اوراق سبز یا صندوقهای محیط زیستی.
افزون بر این، یک نظام اسقاط کارآمد میتواند به صنایع بازیافت و قطعهسازی نیز رونق دهد و از منظر اقتصادی ارزش افزوده ایجاد کند. بسیاری از قطعات، فلزات و مواد موجود در خودروهای فرسوده قابلیت بازیافت دارند و میتوانند بخشی از نیاز صنایع داخلی را تأمین کنند.
در شرایطی که بحران آلودگی هوا و مصرف بالای سوخت چالشی جدی برای کشور است، اعمال محدودیتهای هدفمند برای خودروهای درونسوز و تسریع در اسقاط ناوگان فرسوده دیگر یک سیاست انتخابی نیست؛ یک ضرورت حیاتی برای سلامت، اقتصاد و آینده انرژی کشور است. تحقق این هدف نیازمند اراده سیاسی، هماهنگی نهادی و مشارکت فعال بخش خصوصی و مردم است؛ اما منافع آن به مراتب فراتر از هزینههای آن خواهد بود.
نظر شما چیست؟