چرا شورای رقابت خطرناک است
پیشرانه -انتشار گزارش عملکرد سال ۱۴۰۱دو خودروساز بزرگ نشان می دهد که چرا شواری رقابت خطرناک است و از ورود دوباره آن به قیمت گذاری باید ترسید و نسبت به آینده بیمناک بود.
پیشرانه -انتشار گزارش عملکرد سال ۱۴۰۱دو خودروساز بزرگ نشان می دهد که چرا شواری رقابت خطرناک است و از ورود دوباره آن به قیمت گذاری باید ترسید و نسبت به آینده بیمناک بود.
به گزارش وب سایت خبری پیشرانه، سال گذشته غول های جاده مخصوص هر روز را با خبری مثبت و انگیزشی آغاز می کردند. افزایش تولید، افزایش عرضه، عدم توقف تولید به رغم تولید نشدن فلان محصول پر تیراژ و پر فروش، شکستن رکوردهای روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلی، ۶ ماهه و سالانه و مقایسه با تولید مدت مشابه سال قبل ،شکستن رکورد عبور مستقیم، به صفر رساندن خودروهای ناقص کف پارکینگ، عدم تولید خودروهای ناقص، توقف تولید خودروهایی که دیگر توان پاس کردن استانداردهای ۸۵ گانه را نداشتند، رونمایی از محصول جدید (اجباری یا طبق برنامه )افزایش میزان داخلی سازی، تولید موتور با استوانههای مختلف، سودآور شدن سهام بورسی و سودای صادرات؛ همه و همه جزء اخبار و گزارشهایی بودند که هر روز توسط خودروسازان منتشر میشد.
اما گزارش عملکرد سال گذشته غول های جاده مخصوص نشان می دهد که آنها به سفارش شورای رقابت، مهمان جیب مردم و منابع ملی بوده اند. زیان این دو به ۱۶۴ هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی نه تنها این مبلغ از سرمایه خودروسازان، سهامداران و در اصل مردم کم شده و از بین رفته است، بلکه به راحتی به صورت رانتهای بیهدف و هدفدار توزیع شده است.
در واقع بر خلاف عرضه در بورس کالا، عرضه خودرو از طریق قرعه کشی یا اولویت بندی رانت توزیع کرده است. فرقی نمی کند که تقاضا مصرفی یا غیر مصرفی باشد. این رانت در تصمیم شورای رقابت نهفته است. با هر عرضه و شرایط فروش هم توزیع میشود.
در همین حال با بررسی قیمت های فروش در این فرایند مشخص می شود که به دلیل عرضه و تقاضا، به طور عمده تقاضاها مصرفی است.
ماهیت این نوع عرضه به نوعی است که افراد بر اساس نیاز و ارزشی که آن محصول دارد، سقف قیمتی مشخص می کنند و تا آن میزان خرید مقرون به صرفه است. چرا که در این نوع فروش، قیمت ها ثابت نیست. بنابراین آنکه از طریق بورس کالا اقدام به خرید خودرو می کند از یک سو میداند که چه محصولی و با چه قیمتی میخواهد و از سوی دیگر چون تقاضای مصرفی دارد، تا جایی پیش میرود که بهای تمام شدهاش کمتر از قیمت بازار باشد.
در مقابل عرضه از طریق قرعه کشی یا همان اولویت بندی به خاطر وجود رانت، پای تمام تقاضاها را به وسط می کشد. فرقی نمی کند مصرف یا غیرمصرفی و دلالی باشد.
در واقع رانت موجود در قیمتگذاری است که همه را به تلاش برای برخورداری از آن وادار می کند. در این شرایط حتی بسیاری از افرادی که تمایل چندانی به این نوع داد و ستدها ندارند نیز باز هم به دلیل از دست ندادن رانتی که از جیبشان می رود، به این نوع خرید و فروش هدایت میشوند.
تمام این هجوم ها، منجر به افزایش تقاضای کاذب و فشار بیشتر روی خوردوساز می شود. مسئول بالا دست آنها را مجبور به تولید بیشتر می کند. اما چون قیمت ها واقعی نیستند، منجر به زیان تولید و زیان انباشته می شود. هرچه تولید بیشتر، زیان بیشتر و توزیع رانت گستردهتر می شود.
در عین حال باید در نظر داشت که زیان انباشته ۱۶۴ هزار میلیارد یک سو داستان قیمت گذاری دستوری است و سوی دیگر آن فرصتهایی است که از دست می رود، سرمایههایی است که می سوزد و در نهایت تمام این ها، به جای اینکه صرف توسعه زیرساختها و خوداتکا شدن خودروسازان شود، به نفع حامیان اقتصاد رانتی از بین میرود.
نوشته :
مهدی اسدی
نظر شما چیست؟