تامین مالی بنگاههای اقتصادی مقدمه رشد تولید
پیشرانه – از تامین مالی بنگاههای اقتصادی تا محوریت بخش دولتی در اقتصاد ایران، تنها بخشی از محدودیتهایی است که باید برای آنها چاره یافت.
پیشرانه – از تامین مالی بنگاههای اقتصادی تا محوریت بخش دولتی در اقتصاد ایران، تنها بخشی از محدودیتهایی است که باید برای آنها چاره یافت.
به گزارش وب سایت خبری «پیشرانه» در یادداشتی که رضا اخباریه – مدیرعامل شرکت آرین دیزل – در اختیار «پیشرانه» قرار داده، آمده:
یکی از اصلیترین نیازهای اقتصاد برابری و مساوات است. اینکه برای مثال یک بخشی از اقتصاد مالیات بدهد و بخش دیگر ندهد، رسما رقابت ناعادلانه است. ما در اقتصاد ایران با یک معضل جدی مواجهیم و آن بخش دولتی اقتصاد است. دولت برای اداره کشور و حفظ سطح اشتغال، بنگاههای اقتصادی را اداره میکند و برای حفظ حیات آنها، تسهیلاتی را در نظر میگیرد که این امکانات در اختیار بخش خصوصی نیست و شرایط را دشوار میکند. موضوع دیگر بحث تامین مالی است. بنگاه اقتصادی برای فعالیت نیاز به سرمایه دارد و در اقتصاد ایران با توجه به اینکه بستر لازم برای تامین مالی متنوع فراهم نشده، حدود ۹۰ درصد از بار تامین مالی در اختیار بانکهاست. بانک از محل سپرده گذاری مشتریان خود تسهیلات میدهد و از این رو به دنبال بنگاهی است که بتواند تسهیلات را پرداخت کند. از این رو وقتی یک بنگاه اقتصادی به بانک درخواست تسهیلات میدهد، بانک از مشتری سند و مدرکهایی را درخواست میکند تا ثابت کند به تسهیلات پر خطر نمیشود. حالا اگر یک بنگاه اقتصادی در حال راه اندازی باشد، به چه شکل میتواند وام بگیرد؟ عملا راهی وجود ندارد. حتی اگر این بنگاه یک سال بعد هم بخواهد وام بگیرد، باز هم بانک وثیقه و ضامن میخواهد که گره جدیدی در مسیر باز میکند. از این رو بانک به کسانی وام میدهد که تولیدکننده یا تاجر موفقی بوده یا املاک و ضمانت قوی داشته باشد. از این رو عملا بنگاههای کوچک مسیری بسیار دشوار خواهند داشت.
همانطور که فضای کارآفرینی برای فعالیت نیاز به تامین مالی بنگاهها دارد، کشور نیز برای ادامه فعالیت خود نیاز به سرمایه داخلی و خارجی دارد. اینکه اقتصاد سالم باشد و بتواند از این پول ثروت جدید بیافریند، این دیگر در فضای اقتصاد خرد قابلیت تعریف دارد. از این رو ما باید دید خود را اصلاح کنیم که سرمایه گذاری داخلی و خارجی به دنبال از بین بردن منافع هستند را کنار بگذاریم و از سرمایه گذاری مستقیم خارجی استفاده کنیم.
مکانیزم کشورداری در دنیا سالهای طولانی است که تغییر کرده و از قرن ۱۹ در میان کشورهای توسعه یافته، اقتصاد حاکم شد و بنگاهها تصمیم میگرفتند که دولت تعیین و شرایط را مشخص کنند. در این مکانیزم، دولت تبدیل میشود به ابزاری برای فراهم کردن شرایط لازم اقتصادی تا در نهایت وضع کشور و نظام بهتر شود و امروز دیگر مانند گذشته نیست که اقتصاد در ید سیاست باشد، اقتصادی قوی باعث میشود که دولتها بتوانند سیاستهای قوی اعمال کنند. حتی در انتخابات اخیر آمریکا دیدیم که کسی رای میآورد که اقتصادهای جهان بیشتر از او حمایت میکنند.
ما باید همه چیز را تخصصی کنیم. یکی از اصلیترین مسائل در این حوزه، قضاوت تخصصی است. در حوزه کسب و کار باید افرادی قضاوت کنند که در کنار موضوع قضاوت، در حوزه اقتصاد نیز تخصصی داشته باشند و پروندهها مشمول گذر زمان نشوند و دادگاههای ویژه اقتصادی باید در حوزه تامین مالی بنگاهها و مشکلاتی که در شرایط عمومی و خصوصی برای بنگاه به وجود میآید را برطرف کنند. در کنار آن ساده سازی شرایط کسب و کار اهمیت فراوانی دارد. ثبت شرکتها فرایند سادهای دارد اما هنوز امکان درک دقیق شرایط و دریافت راهنمایی درست وجود ندارد. نگاه تخصصی تنها به این حوزه محدود نمیشود. امروز دیگر نمیتوان انتظار داشت که یک وزیر اقتصاد داشته باشیم که همه مسائل اقتصادی را بداند و مشکلات را حل کند. در اقتصادهای موفق، فعالیتها رشته رشته و تخصصی شده و هر گروه و صنف در حوزه تخصصی خود فعالیت میکند. ما در این میتوانیم نگاه استانی داشته باشیم و هر استان باید بداند که از چه کسب و کاری و در چه شرایطی حمایت کند و به این ترتیب ما ۳۲ وزیر استانی خواهیم داشت که هر یک در حوزه خود متخصص هستند و شرایط را با توجه به واقعیتهای اقتصادی مدیریت کنند. حتی وقتی کار آنها گرفت، میتوانند به دولت در تامین مالی کمک کنند و استانهایی که شرایط دشوارتری دارند و عقب هستند نیز میتوانند با دریافت حمایت لازم، شرایط لازم را برای توسعه اقتصادی و تامین مالی بنگاهها به سطح دیگر استانها برسند.
ما اگر به اقتصاد اعتقاد داریم، باید به همه ابعاد آن اعتقاد داشته باشیم. یعنی همانطور که حمایت از بنگاهها اهمیت دارد، حذف بنگاههای زیان ده نیز مهم است. ما در اقتصاد ایران ورشکستگی را بد میدانیم اما این حقیقت است که وقتی شرایط برای یک بنگاهی دشوار شد، ورشکستگی نیز بخشی از اقتصاد است. از سوی دیگر ما باید در اقتصاد تفکیکهای لازم را اجرایی کنیم. در اقتصادهای بسته و محدود، دولتها و نظامها، آمارها را دست میگیرند و اجازه نمیدهند هر آماری منتشر شود. این در حالی است که باید آمار به عنوان نشان دهنده درجه اقتصاد و مسیر کشور فعال باشد و در این زمینه به کشور کمک کند تا اصلاحات لازم را اجرایی کند. ما در اقتصاد باید به دانشمندان و دانش آنها تکیه کنیم. ما بیشتر به آدمها و سمتها تکیه کردهایم و نتیجه آن را نیز دیدهایم و این در حالی است که برای رسیدن به راهبردهای دقیق و عملی، باید از نظر کارشناسان استفاده کرد.
در نهایت هر اقتصادی نیاز به فروش محصولات خود دارد. اگر شما تولیدی داشته باشید، نیاز به صادرات و فروش محصولات دارید و مقدمه این موضوع، ارتباط با بازارهای جهانی و ارتباط مثبت با سایر کشورهاست. ما باید به بازار کشورهای همسایه توجه کنیم و سپس به بازارهای بزرگ فکر کنیم که ظرفیت بسیار بالایی دارند و باید بجنگیم تا در این بازارها نیز جایگاهی برای خود پیدا کنیم و تنها در کنار هم قرار گرفتن تمام این مسائل است که میتوان دغدغههای اقتصادی کشور را برطرف کرد و به بهبود اوضاع امیدوار بود.
نظر شما چیست؟