خفگی صنعت خودروسازی زیر فشار نامه ها

دوشنبه - 4 اردیبهشت 1402

پیشرانه – طی روزهای اخیر سازمان حمایت با ارسال دو نامه یا دستور العمل،در تلاش است تا با هشدار و تنبیه بازار خودرو را کنترل کند.اما آیا این بگیر و بنندها چیزی جز خفگی صنعت خودروسازی زیر فشار نامه ها حاصلی دیگری خواهد داشت؟

پیشرانه – طی روزهای اخیر سازمان حمایت با ارسال دو نامه یا دستور العمل،در تلاش است تا با هشدار و تنبیه بازار خودرو را کنترل کند.اما آیا این بگیر و ببندها چیزی جز خفگی صنعت خودروسازی زیر فشار نامه ها حاصل دیگری خواهد داشت؟

به گزارش وب سایت خبری «پیشرانه» ، با آغاز سال جدید بازار نامه نگاری داغ شده است و این روزها حسابی از سوی هر نهاد و سازمان و قوه ای نامه های مختلف ارسال می شود.یک روز معاون اول نامه می زند که تخفیف بگیرد و روز دیگر کمیسیون صنعت به وزیر صمت نامه دعوت به جلسه استیضاحش را ارسال می کند. وزیرصمت طی نامه ای لایحه واردات دست خودروهای کارکرده را به دولت ارسال می کند.کمیسیون اقتصادی مجلس هم به رئیس مجلس نامه می زند که بنا به دلایل متعدد حق استیضاح برای ما است.سازمان حمایت هم در این وضعیت و بعد از ابلاغ و اعمال قیمت های جدید،دست به کار شده است و تا کنون با دو نامه دستور العمل های جدیدی صادر کرده است.نیت تمام این نهادها و سازمان ها هم بر اساس آنچه که مدعی هستند، بهبود اوضاع و سروسامان دادن به صنعت خودروسازی کشور است. باز هم طبق ادعایی که دارند،تمام هم و غم آنها برطرف کردن دغدغه های مردم و بهتر شدن اوضاع و احوال آنان است.

اما چرا در عمل خلاف این ادعاها و خواسته ها با تمام پوست و گوشت مردم لمس می شود؟ آیا آنان در گفته های خود صادق نیستند؟یا اینکه مشکل از جای دیگری آب می خورد؟ آیا آنها به بهانه مردم،به دنبال فراهم کردن شرایط مطلوب برای گروه یا قشری خاص هستند؟ یا واقعا می خواهند سطح زندگی عموم مردم به سمت بهبود حرکت کند؟ چرا این اتفاق نمی افتد؟ چرا به رغم تمام تلاش ها،برنامه ها،راهکارها و ایجاد ممنوعیت ها و محدودیت ها بازهم کار می لنگد و نتیجه خلاف خواسته آنها یا در اصل منافع ملی می شود؟

وضعیت امروز صنعت خودروسازی کشور و قیمت گذاری دستوری نمونه بارز و روشنی از این تلاش ها و برنامه ها است. بیش از یک دهه از عمر ورود نهادهای قانون گذار به این صنعت می گذرد.در این مدت خودروسازان،هیچ اختیاری از خود در زمینه قیمت گذاری نداشته اند. آیا قانونگذار توانسته است به اهداف مد نظر خود دست پیدا کند؟ آیا عمده مردم از این طرح بهره برده اند یا تنها بخشی خاص از موهبت های آن برخوردار شده اند؟ آمار و ارقام به جا مانده از تصمیم ها نیاز به هیچ گونه توضیح و تفسیر ندارد؟ ۱۵۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته (تا پایان شهریور سال ۱۴۰۱)، تنها یک بخش از نتایج مخرب این گونه راهکارها است.اما نکته قابل تامل و عجیب و حتی شک برانگیز،اصرار بر ادامه این تفکر است.در واقع مشخص نیست که چرا و به چه علتی همچنان اصرار دارند که صنعت خودروسازی کشور را به جاده بن بست هدایت کنند. این در حالی است که اگر قرار بود قیمت گذاری دستوری به نتیجه برسد سال های پیش مشخص می شد. در این شرایط گاهی هم که قرار است اصلاحی حتی دیرهنگام ،در راستای بهبود شرایط خودروسازان برداشته شود،نظرات غیر کارشناسی و غلبه دیدگاهی سیاسی مانع از تحقق آن می شود.البته شاید این افراد برخی مصالح را در نظر می گیرند.اما به نظر می رسد با توجه به نتیجه این نوع تصمیم ها، بازی با افکار عمومی مد نظر باشد.در غیر این صورت وقتی دارویی درمان نمی کند،چرا باید به صورت مستمر تجویز شود؟ به بیان ساده یا افرادی که برای صنعت خودروسازی کشور تصمیم می گیرند فاقد دانش و تخصص لازم در این حوزه هستند یا اینکه آگاهانه و بنا بر مصلحت هایی این اقدامات را انجام می دهند. اما در هر صورت مسلم است که نامه های سازمان حمایت،معلول های تصمیم های ناردست را نشانه گرفته است و حتی اگر کارسازهم باشد،این بیماری کهنه وخیم تر از جایی دیگر عود خواهد کرد.

نویسنده:مهدی اسدی

اولین نفر امتیاز دهید

نظر شما چیست؟